زاکانی: امروز نیازمند انقلابی بزرگتر هستیم
تاریخ انتشار: ۱ تیر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۱۹۳۰۴۳۱۶
علیرضا زاکانی در همایش بسیج اساتید استان به مناسبت سالروز شهادت مصطفی چمران و روز ملی بسیج اساتید، در رابطه با چیستی و چگونگی انقلاب سوم، اظهار کرد: ما در آستانه تحول بزرگی قرار گرفتیم که تغییرات جدی در مسیر کنونی ما ایجاد خواهد داد زیرا این مسیر قابل ادامه نیست.
وی در خصوص چیستی انقلاب سوم، گفت: ما در سال ۵۷ پرونده استبداد را بستیم و در سال ۵۸ مستقیما با نظام سلطه مقابله کردیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه نظام اسلامی مسیر رشد و تعالی انقلاب اسلامی است، عنوان کرد: ما امروز ۳۹ سال است که پشت در دولت اسلامی زمین گیر شدیم. در سال گذشته رهبری گله کردند که چرا هنوز جامعه و دولت اسلامی شکل نگرفته است. ما از تحول بزرگی صحبت میکنیم که در این تحول بنا است انقلاب اسلامی مراحل تکامل خود را باگامی بلند پشت سر بگذارد و دولتسازی اسلامی را تجربه کند.
زاکانی بیان کرد: ما در مسیر وعده انقلاب حرکت کردیم و امروز به گذشته خود افتخار میکنم اما تا نقطه ایدهآل فاصله زیادی داریم بنابراین اگر در جا بزنیم ۵۰ سال به عقب برمیگردیم. هیچ راهی نیست جز اینکه با اراده پولادین مسیر رشد و تعالی را طی کنیم.
وی با بیان اینکه امروز نیاز به انرژی مجدد داریم، تصریح کرد: نیاز به انرژی مجدد به این دلیل است که ما هفت هدف آرمانی انقلاب اسلامی یعنی استقلال، آزادی، عدالت، پیشرفت معنوی و پشرفت مادی در داخل کشور است و در کنار آنها ظلمستیزی و مظلومنوازی اهداف عمده و شعارهای اساسی انقلاب اسلامی است. تمام آنها برگرفته از مکتب امام بوده و اگر ما نتوانیم این هفت هدف را محقق کنیم عملا نتوانستیم انقلاب اسلامی را به مقصد برسانیم، بنابراین تحقق مکتب امام و تجلی این هفت هدف عمده در داخل کشور که با آن فاصله معناداری داریم، یکی از ضرورتهای این تغییر و تحول بزرگی است که باید به دست اندیشمندان طراحی و توسط نیرهای انقلاب محقق شود.
این نماینده پیشین ادوار مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه اگر ما درمسیر تحول حرکت نکنیم عملا نمیتوانیم بگوییم انقلاب ما موفق است، عنوان کرد: ما باید مسیر استمراری خود را روز به روز با تجلیهای بالاتر به نمایش بگذاریم. این مسئولیت برای تحقق اهداف انقلاب بزرگ برگردن ما است که انقلاب سوم که فراتر از دو انقلاب قبلی بوده را رقم بزنیم زیرا باید هم انقلابی بوده و هم انقلابی زندگی کنیم وبا انقلابی بزرگ از دو انقلاب قبلی مسیر رشد و تعالی را طی کنیم.
زاکانی ادامه داد: در رابطه با این هفت هدف و اساس انقلاب اسلامی، ما ناظر به چکیده و تراوشات اسلام ناب و برگرفته شده از مکتب امام(ره) وقتی هستیم. صحبت از مکتب امام، صحبت از نگاه اجتهادی حضرت امام و مقام معظم رهبری به اسلام است.
وی با اشاره به اینکه انقلاب از روز اول دشمنان و پیروانی داشته است، تصریح کرد: در اینجا بحث از چپ و راست نیست. بحث جدی و نسبتی است که عناصر با مکتب امام میبندند، چه نسبت دشمنی، چه نسبت رقابت و چه نسبت دوستی و پیروی. دشمنان داخلی انقلاب اسلامی مشخص هستند اگر ما به قبل از انقلاب برگردیم افرادی که دشمن امام بودند، امروز در جایگاه دشمنی با مکتب ایشان ایستادهاند.
این نماینده پیشین مجلس خاطرنشان کرد: قبل از امام دو گروه بودند که قادر به مبارزه نبودند و ضدیت آنان از رفتار، فکر و عمل قابلمشاهده بود و نیز افرادی که پیرو دستگاه سلطنت بودند و با مبارزه کاری نداشتند. در کنار آنان صاحبان اسلام متهجرانهای که با اصل مبارز مقابله میکردند قرار داشتند و این دو گروه در کنار چهار گروه دیگری بودند که مبارزه انجام میدادند. در ابتدای انقلاب، بخشی از آنان همراهی کردند اما بعد تا به امروز در حوزه دشمنی با انقلاب اسلامی قرار گرفتند. بنابراین سهم دشمنان انقلاب اسلامی مشخص است.
زاکانی با بیان اینکه ممکن است افراد بسیاری باشند که در دایره مکتب امام قرار دارند اما رقیب مکتب امام نیز هستند، عنوان کرد: این افراد پنج ویژگی دارند، فردی که پیرو مکتب امام باشد، اهل ایمان است، اسلام را الگوی کامل میداند، به امامت جامعه و ولیفقیه اعتقاد دارد، به مردمسالاری دینی معتقد است، خود را خادم مردم دانسته و این انقلاب را مقدمه ظهور میداند، چنین فردی پیرو مکتب امام است. فردی که این اعتقاد را ندارد، درجایگاه رقابت با مکتب امام قرار میگیرد.
وی افزود: ۳۹ سال در کشور افرادی مسئولیت داشتند. چه میزان از مسئولان کشور به این پنج ویژگی باور داشتند و خود را هزینه انقلاب سلامی کردند؟ یک جمعیت حداقلی این باور را داشتند. امروز جمهوری اسلامی دچار اختلاف و عقبافتادگی معنیدار شده است. اشکالات ربطی به انقلاب اسلامی ندارد و مربوط به افرادی است که قدرت را در دست دارند اما آن باورهای پنجگانه را ندارند بنابراین وقتی بحث از نااهلان میشود منظور دشمن نیست، منظور افرادی هستد که اساس مکتب امام را باور ندارد اما بنا است با تکیه بر قدرت، پول و امکانات، این کشور را اداره کنند که اگر این چنین شود به طبع شاهد مشکلات متعددی خواهیم بود.
این نماینده سابق مجلس با اشاره به اینکه برای قرار گرفتن در مسیر درست، تغییر اهمیت پیدا میکند، تصریح کرد: افرادی که عملا مسیر انقلاب اسلامی و پیروی مکتب امام را دنبال کنند باید به این امور اعتقاد داشته باشند.
زاکانی در خصوص چرایی انقلاب سوم، اظهار کرد: ما درجامعه خدماتی به مردم ارایه میدهیم و مردم هم سلسله نیازهایی دارند. خدمات دو نوع خدمات ملموس و غیر ملموس و نیازها نیز سه نوع واقعی، حقیقی و کاذب هستند. زمانی که از خدمات ملموس صحبت میکنیم یعنی آنچه که مردم حس میکنند و زمانی که صحبت از نیازهای واقعی باشد در واقع صحبت از زندگی، معشیت، اشتغال، آزادی و به طور کل نیاز انسانها است.
وی افزود: زمانی که از نیازهای حقیقی صحبت میکنیم منظورمان نیازهایی است که انسان وقف این نیازها شده، خودش را فدا کند و همه زندگی خود را به خطر بیندازد. زمانی که صحبت از نیازهای کاذب میشود، صحبت از آن دست نیازهایی است که نیاز ما نیست اما دیگران به ما القا میکنند و ما را به دنبال سراب میکشند. دشمنان مکتب امام زمانی که به خدمات میرسند، خدمات را به سمت حداقل و صفر میل میدهند تا مردم حس کنند که خدمتی از سوی نظام نمیگیرند. انگشت ابهام را به سمت برخی از خدمات مانند امنیت میگیرند زیرا آن را به ضد خود تبیین میکنند.
این نماینده پیشین مجلس ادامه داد: در رابطه با نیازهای حقیقی، دشمنان مکتب امام مسیری را دنبال میکنند که ماحصل این مسیر این خواهد بود که نظام، کفایت ارایه خدمات نیازهای شمارا ندارد یعنی به گونهای مردم را نا امید میکنند. در نیازهای القایی، مدام این مطلب را تشدید میکنند که فاصله بین نیازها و خدمات روز به روز افزایش پیدا کند تا جامعه را به آشوب بکشد. هدف دشمنان انقلاب نیز همین است. رقبای مکتب امام زمانی که به خدمات ملموس مردم میرسند، آن را به خود نسبت میدهند و نظام را دور میزنند و زمانی که به خدمات غیرملموس میرسند، آن را به ضد خود تبدیل میکنند بنابراین در رابطه با نیازهای واقعی، آنهارا گزینشی انتخاب میکنند زیرا توانمندی پاسخ این نیازها را به جامعه ندارند و با این نیازهای واقعی، رقبا مکتب امام را نیز گزینشی انتخاب میکنند.
زاکانی اضافه کرد: آنها زمانی که به نیازهای تعالیبخش میرسند، نسبت به آنان ساکت هستند و وقتی که به نیازهای القایی میرسند، برموج این نیازها سوار میشوند و رای مردم را میگیرند بدون اینکه مردم را آگاه کنند اما پیروان مکتب امام باید متفاوت عمل کنند یعنی در مقام خودسازی، خود را بسازند و وقتی به خدمات میرسند، برای مردم جهاد، تبیین و امیدبخشی داشته باشند. آنها وقتی ناظر به نیازهای واقعی و آنچه که در قانون اساسی به عنوان حقوق مردم از آن یاد شده، باشند، آن نیازها را به عنوان نیازهای قابل جبران برای مردم بیان و افکار مردم را آشنا میکنند و از سوی مردم مطالبه خدمتگزاری شایسته را دارند. اگر ما جامعه عقبافتادهای داشته باشیم، نمیتوانیم جامعه موفقی باشیم.
وی گفت: سومین مشکل کشور اختلاف فاز است که این اختلاف در بحث معرفت و بصیرت نسبت به انقلاب اسلامی است. ما نسبت به اول انقلاب رشد کردیم اما این ناظر نیاز امروز انقلاب است. ما عقب هستیم و این عقبافتادگی سر منشا غفلت پیروان مکتب امام است. زمانی که ماحصل این سهگانه دسته به دست هم میدهد، مشکلات متعدد ایجاد میکند. این مسیری است که اگر با آن توجه نکنیم دچار مشکلات زیادی خواهیم شد بنابراین باید در مسیر حرکت کنیم. انقلاب سوم یعنی دولت و جامعه باید بر مکتب امام ساخته شود که ما با آن فاصله زیادی داریم.
منبع: پارسینه
کلیدواژه: زاکانی انقلاب مجلس شورای اسلامی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۹۳۰۴۳۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بانوی با فضیلت / بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه
گذری بر زندگی و مبارزات حاجیه خانم نوقانی
بانو بتول نوقانی متولد ۱۳۰۹ تنها فرزند دختر مرحوم آیتالله نوقانی، از روحانیان زمان رضاشاه و از مبارزان انقلابی بود، ایشان سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف سپری نمود و امروز سبکبار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.
یک قرن پیش در شرایطی که اوضاع فرهنگی و تحصیلی برای دختران آماده نبود بانو بتول نوقانی تنها دختر آیتالله علی اکبر نوقانی از علمای برجسته در صد سال اخیر و از مبارزان دوره رضاخان و نزدیکان به حضرت امام خمینی(ره) با حمایت پدر بزرگوارش تحصیل را شروع کرد و توانست نقش به سزایی در تربیت چندین نسل داشته باشد.
او که متولد ۱۳۰۹ بود بعد از گذراندن تحصیل در مدرسه فروغ علوم دینی را نزد پدر و برادر مرحومش گذراند و به پیشنهاد بانو طاهایی مدیر مکتب نرجس به تدریس درس کلام، تفسیر قرآن و نهج البلاغه برای دانش آموزان، دانشجویان و طلاب پرداخت.
«دوران ابتدایی و دبیرستان را در مدرسه فروغ گذراند، پدرش میگفت: درس بخوان، ولی بیحجاب نشو! این مدرسه سمت دروازه طلایی و اولین مدرسهای بود که در مشهد راهاندازی شده بود. در این مدرسه دخترها اجازه داشتند روسری بپوشند. مدیریت مدرسه دست خانمی به اسم شاهزاده بود.
این خانم آدم معتقدی بود و به عوامل رژیم گفته بود: اگر اجازه نمیدهید چادر بپوشم اشکالی ندارد، ولی اگر اجازه ندهید حجاب داشته باشم مدرسه را تعطیل میکنم. به همین دلیل، همیشه لباسی شنلمانند میپوشید و حجاب داشت. آن زمان، چون مدرسه دیگری در مشهد نبود، با خواسته او موافقت کردند. ثبتنام در این مدرسه چندان راحت نبود. از آنجایی که خانم شاهزاده پدرش را میشناخت، اجازه داده بود، ایشان را ثبتنام کنند. میگفت: به آیتا... نوقانی ارادت دارم و پای منبرهای او بزرگ شدهام.»
او دوران دبستان و دبیرستان را گذراند و بعد به دروس حوزوی میپرداخت، دروسی که آنها را با شاگردی نزد پدر خود میآموخت و در مشهد اولین زنی شناخته شد، که به درس کلام اسلامی تسلط داشت. «شاگردان مدرسه فروغ برای ادامه تحصیل در دوران دبیرستان وارد مدرسه «ایراندخت» میشدند که مدیریت آن با خواهر همین خانم شاهزاده بود و دخترها امکان پوشش روسری داشتند. آن زمان زبان خارجیای که به بچهها آموزش میدادند فرانسوی بود و خانم نوقانی الفبای آن را خوب یاد گرفته بود، تحصیلات کلاسیک را در این مدارس گذراند و تا هیجدهسالگیام که پدرش زنده بود، درسهای ادبیات عرب را پیش ایشان میخواند.
درس کلام و معرفةالنفس را نزد پدرش آموخت. ایشان سال ۱۳۲۹ فوت کرد. مدتی هم استادی از حوزه به خانه میآمد و به ایشان درس میداد، مطالعه زیادی داشت و همه وقت خود را در کتابخانه پدرش میگذراند، که کتابخانه بزرگی است. کار همیشهاش مطالعه بود و به این کار علاقه فراوانی داشت. البته پدرش در کتابهایی که مفاهیم مشکلی داشتند حاشیهنویسی کرده بود. این حاشیه نویسیها به ایشان خیلی کمک میکرد.
تحصنهای زنان مشهدی که با حضور سودجویانه منافقان آمیخته بوده است، با سخنرانی زنانی انقلابی همچون بانو نوقانی نیز همراه بود، ایشان در مصاحبهای گفته بود: «در تحصنها منافقان هم خودشان را با ما قاتی میکردند، لباسهایی نظامی میپوشیدند که به میلیشیا معروف بود. شکل و شمایل لباس نظامی داشت. با آنها بحثهای مفصلی درباره حضور زنان در میدانهای جنگ و نبرد میکردیم.
بانویی با زیست مجتهدانه
به آنها که علاقه داشتند در میدانهای نبرد و جنگ باشند و سلاح در دست بگیرند میگفتم: مگر در صدر اسلام زنها در میدان نبرد بودهاند که شما میخواهید به میدان بروید؟ از طرفی هم در صدر اسلام زنها را اسیر نمیکردند، ولی رژیم این قاعده را نداشت. میگفتم که زنان باید در پشت جبههها فعالیت کنند. بحثهای زیادی در این زمینهها داشتیم، ولی فایدهای نداشت، چون آنها قصد شستوشوی ذهنی جوانان و دانشجویان را داشتند، هدف منافقان از حضور در جمع ما جمع کردن نیرو بود و چون پست و مقام اسم و رسمدار به خانمها میدادند خیلیها جذب آنها میشدند.
خاطرم هست که آخرین شب اعتصاب در خانه آیتالله قمی، خانم طاهایی از من خواست درباره نظر اسلام در خصوص حضور زنان در جبههها سخنرانی کنم. بعد از اینکه سخنرانیام را انجام دادم، متوجه شدم آیت الله قمی همان شب نوار این سخنرانی را گوش کرده و از دخترش که در جمع ما بود سؤال کرده بود چه کسی سخنرانی میکند.
او هم اسم من را آورده بود و ایشان گفته بود سخنرانی خوبی انجام شده است.»
بتول نوقانی، بانوی انقلابی مشهدی
در کنار تحصنها و راهپیماییها، فعالیتهای آموزشی خانم نوقانی در مکتب با فعالیتهای سیاسی ضد نظام شاهنشاهی نیز همراه بود و با تفسیر قرآن، به بیان مشکلات نظام نیز میپرداخت، زمانی که خانم طاهایی به زاهدان رفته بود تا از دست مأموران شاه در امان باشد، از ایشان خواست درس تفسیر را در روزهای یکشنبه و سهشنبه در مکتب برگزار کند، تا مکتب تعطیل نشود.
مأموران مدام میآمدند و پیگیر بودند و ایشان در جواب میگفت، تفسیر قرآن درس میدهم، ولی در اصل صحبتهایی ضد نظام شاهنشاهی داشتند. به هر حال، از هر جایی از قرآن، نکتهای برای اشاره به ظلم آن دوران داشت. حتی یک دورهای سوره «ممتحنه» را تفسیر میکرد که حسابی به نظام شاهنشاهی هجوم میبرد، آن زمان مرحوم هاشمینژاد به برادر ایشان پیام داده بود که «به خواهرتان بگویید مراقب خودشان باشند. ممکن است رژیم همین درس تفسیر را بهانهای برای دستگیری ایشان کند.» حقیقت هم این بود که کارهای ایشان را زیر نظر داشتند. منتظر بودند چیزی دستشان بیاید و بانو نوقانی را دستگیر کنند.
مدتی هم دستشان به چیزی نرسید و از سر ناچاری مکتب را تعطیل کردند. بعد از تعطیل شدن مکتب، سخنرانیهای ایشان در مسجدالنبی(ص) خیابان کوهسنگی ادامه داشت، در همان ایام انقلاب پیروز شد. بعد از انقلاب اسلامی، در مکتب درس نهجالبلاغه میداد.
بتول نوقانی، فعال انقلابی و مفسر قرآن و نهج البلاغه
پس از پیروزی انقلاب تا مدتی در مکتب نرجس به تدریس علوم قرآنی و کلام ادامه میدهد، علاقهاش به نهجالبلاغه باعث میشود در کنار جلسات آموزشی در مکتب نرجس، کمکم دورههایی آموزشی نیز در منزل خود برگزار کند و این کلام بینهایت پرمعنی را به بانوان بیشتری آموزش دهد، اما با کهولت سن مجبور به تعطیل کردن جلسات میشود. «همزمان با درس نهجالبلاغه و تفسیر قرآن در مکتب، در خانه تدریس میکردد. جزوههای دستنوشته را شاگردان ایشان دستنویس میکردند و بین هم میچرخاندند.
خانم طاهایی که فوت کرد، حضور ایشان هم در مکتب تقریبا کمرنگ شد و مجالس تفسیر را کلا به خانه آورد، البته همان سالها سکته قلبی جزئی هم کرد که از نظر حرکتی و کلامی کمی برایش مشکل ایجاد کرد، ولی الحمدلله به مغز آسیبی نرسید و هیچ تأثیری روی حافظه این بانو نگذاشت. طبق گفته این بانو، خانم دکتری که از ایشان نوار مغز گرفته بود، میگفت، جالب است که مغزت هیچ مشکلی ندارد. در جواب دکتر گفته بود، که این مغز بیمه امیرالمؤمنین(ع) است و چون تفسیر و نهجالبلاغه درس میدهم، خودشان از من مراقبت میکنند.
بعد از فوت پدرش، هر سؤالی داشت از برادر مرحومش آیت الله مهدی نوقانی، میپرسید. برادر این بانو سال ۷۱ فوت کرد. پدرش هر سال عاشورا و تاسوعا، اربعین و شهادت حضرت موسیبنجعفر(ع) در خانه خود سخنرانی داشت. حیاط را میپوشاندند و مجلس روضه برگزار میکردند. این روضهها قدمتی صدساله دارد. پدر ایشان که مدیریت مدرسه نواب را برعهده داشت، شبهای قدر در این مدرسه سخنرانی میکرد. این سخنرانیها حالت درسی و آموزشی داشت. ایشان پای همین سخنرانیها بزرگ شده بود.
بانو نوقانی پس از گذراندن درسهای حوزوی نزد پدر و برادر خود، به دعوت خانم طاهایی، با او همراه و همقدم میشود و در تأسیس و راهاندازی مکتب نرجس و تربیت دانشآموختگان همت میگمارد. همکاری او تا اندازهای است که در زمان حضور نداشتن مرحوم طاهایی در مشهد -برای در امان ماندن از دست عوامل رژیم شاهنشاهی بهناچار به سیستان رفته بود- چراغ این پایگاه را روشن نگه میدارد.
مدت همکاری ایشان با مکتب نرجس به بیش از ۴۰ سال میرسد. از اوایل تأسیس مکتب همراه خانم طاهایی بود، آن زمان خانم طاهایی کوچه چهارباغ زندگی میکرد. چند سالی در خانه فعالیت میکرد و بعد از آن، حدود سال ۴۲ به این فکر افتاد که زمینی را برای مکتب تهیه کند.
ایشان سعی داشتند در محدوده چهارراه شهدا این کار را انجام دهد اما به توافق نرسید و مکتب را در محل کنونی احداث کرد. آن زمان کسی نبود برای خانمها درس کلام اسلامی بگوید و چون ایشان درس کلام را محضر پدرش گذرانده بود، به ایشان پیشنهاد دادند این درس را در مکتب ارائه دهد که همراه با تفسیر قرآن و نهجالبلاغه آن را به خانمها آموزش میداد.
همزمان با شروع درس کلام اسلامی در مکتب، به پاسخگویی سؤالات دانشجویانی نیز که مراجعه میکردند میپرداخت، این سالها همزمان بود با جان گرفتن مبارزات مردمی. «دانشجویان فراوانی در مکتب رفتوآمد داشتند و پرسشهای بسیاری درباره مسائل خداشناسی مطرح میکردند. چون درس کلام با فلسفه و منطق در ارتباط است، خانم طاهایی پاسخگویی به سؤالات دانشجویان را هم به ایشان سپرد پاسخگویی به سؤالات هفتهای یک بار و در روزهای پنجشنبه صورت میگرفت.
حاجیه خانم بتول نوقانی سراسر عمر شریف خود را در مسیر خدمت به اسلام و تربیت شاگردان و سربازان امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف سپری نمود و اینک سبکبار و آرام به پیشگاه حق تعالی پر کشید تا ثمره سالها مجاهدت علمی، اخلاقی، زهد و تقوایش، قرب الهی و تنعم در رضوان حق تعالی باشد.
امید است با همت و پشتکار شاگردان وی، راه و سلوک ایشان در معرفی معارف عظیم قرآن و نهج البلاغه تداوم داشته باشد.